رادينرادين، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

رادين نفس من

و اینک دومین سالی است که روز پدر بابا ندارم

بابای خوبم روزت مبارک بابا نمیدانی تا چه حد دلتنکم. دلتنگ بودنت. داشتنت. آغوش گرم و محکم و مطمئنت. بابا تو را میخواهم و فریاد میکنم. میخواهم که باشی. میخواستم که بودی. میخواهم تو را در آغوش بگیرم و گرمای تنت جانبخش تنم باشد و روزت را تبریک بگویم. از صبح عکست را در دست گرفته ام و راه میروم. با تو حرف زدم. نشستم و عکست را نگاه کردم. نگاه کردم و نگاه کردم تا شاید پر شوم از نگاه مهربانت. اما تنگتر تنگ تر شد دلم برای چشمانت. برای دستانت برای صدایت. های های گریستم و فریاد زدم بابا باش، بابا بیا . بابا روزت مبارک .عکست را بر سینه فشردم و گریستم تا شاید گرمای تنت را حس کنم. اما بیشتر یخ کردم . تا ع...
22 ارديبهشت 1393
1